Category: Stress

Date: Sunday, May 3, 2020



بحث استرس در دنیای مدرن  و حتی  دنیای کهن همواره مورد توجه طبیبان بوده است. طبیبان سنتی بطور تجربی اثرات استرس در بدن را مورد توجه  و مشاهده قرار داده بوده اند و اثرات آن را روی اعضاء مختلف توضیح داده اند. اثرات استرس هم بر روی روح وهم جسم اعمال میشوند. من در این گفتار سعی نموده ام  تا آنجا که میشود بحث را خلاصه نموده و تلفیقی از یافته های طب جدید و سنتی و مکمل  عرضه نمایم. ضمنا بحث مهمی در مورد اینکه اگر استرس روی بدن حافظه نگاه دارد خواهم نمود که در طب قدیم از آن به بیماری تخچم در زنان و ساتلجم در مردان یاد شده است .  هم چنین هول نمودن یا شوکه شدن اصطلاحات دیگری هستند که بکار رفته اند. طب جدید هم که از اصطلاح  PTSD - Post Traumatic Stress Disorder برای توضیح بیماری استفاده نموده است.
از استرس و یبوست به عنوان ام الامراض یاد کرده میشوند و اگر طبیبی بتواند این دو را درمان نماید بسیاری از مشکلات بیمار مرتفع میگردند. در واقع استرس به بحث سته ضروریه از چند جهت برمیگردد که در ادامه توضیح خواهم داد.
استرس را میتوان به سه قسمت تقسیم نمود:

  1. استرس فیزیکی: منظور از این استرس ، استرسی است که شخص به فیزیک بدن وارد مینماید. بطور مثال کسانی که ورزش نمیکنند یا بیش از حد ورزش میکنند همواره بد مینشینند یا می خوابند. کسانی که کارهای سخت انجام میدهند یا در حالت بدی بدن را به مدتهای طولانی نگاه میدارند یا کسانی که کفش پاشنه بلند می پوشند. مثالهای استرس فیزیکی بسیار زیادند که اصطلاحا به آن روش زندگی کردن میگویند. در طب قدیم این مسئله در سته ضروریه در بحث حرکت و سکون مورد توجه واقع شده است. لذا بیماریهای ناشی از این استرس ربطی به افزایش اخلاط ندارد. علت بسیاری از سر دردها و کمر دردها عضلانی بوده و بخاطر حالتهای بد بدن رخ میدهد و متاسفانه دوستان طب سنتی با ان برخورد مزاجی میکنند و همه چیز را به مزاج ربط میدهند. بحث نقاط قولنجی و تغییر شکل فاشیای بدن  بحثهای مهمی هستند که در طب های یداوی مورد توجه قرار گرفته اند و به راحتی میتوان کثیری از بیماریها ودردهای عضلانی را درمان نمود. در طب سنتی نیز اصطلاح غمز در مورد درمان آنها بکار رفته است. یعنی با فشار وارد نمودن به این نقاط آنها آزاد میشوند و درد بیمار از بین میرود که این روش مورد تایید طب جدید نیز میباشد و من در کلاسهای ماساژ به آن اشاره نموده ام.
  2. استرس شیمیایی: این استرس مربوط به ورود مواد شیمیایی به بدن است که شامل غذا، آب و هوا میشوند. لذا بحث سته ضروریه دوباره در اینجا کاربرد دارد که دوستان بهتر از من میدانند. این عوامل میتوانند سوء مزاج ایجاد کرده و بدن را به چالش بکشند. بحث سموم کشاورزی نیز به این مباحث بطور جدی وارد شده اند.  این استرس را هم که مشخصا باید با برداشتن عامل مولد درمان نمود. بحث در این زمینه نیز زیاد است. من وارد بحث این استرس نمیشوم چون ما را اصل بحث دور میکند.
  3. استرس روحی: همه با این استرس آشنایی دارند. دو استرس اول قابل پیشگیری هستند ولی این استرس قابل پیشگیری نیست و توسط محیط و اطرافیان به شخص وارد میگردد. استرسهای روحی میتوانند سبب بیماریهای جسمی گردند که در طب ثابت شده اند. در طب سنتی معتقد بودند که این نوع استرسها خود را  بصورت اختلالات اخلاطی نشان میدهند. یعنی شیمی بدن بر اثر استرس روحی بهم میریزد یا در واقع روح در جسم تاثیر مینماید. حال چگونه این کار امکان پذیر است و چه خلطی در اینجا زیاد میگردد را مورد بحث قرار خواهیم داد.

برای درک بهتر موضوع بهتر است مروری به علم جدید نماییم و ببینیم هنگام استرس در بدن چه اتفاقی رخ میدهد و بحث استرس کوتاه مدت و بدون حافظه را از استرس  و شوک شدید حافظه دار جدا نماییم.
پاسخ بدن به استرس: بدن در پاسخ با استرس از هیپوتالاموس استفاده مینماید که در قلب سیستم لیمبیک جای داشته و لب لیمبیک غرایز و احساسات بشر را کنترل مینماید.

هیپوتالاموس

در وسط مغزقرار گرفته و اندازه یک بادام میباشد. قسمتی از لب لیمبیک است که این قسمت از مغز مسئول احساسات و غرایز بشر است.

مراکز مهم در هیپوتالاموس:
1- سیری و گرسنگی
2- تنظیم دمای بدن
3- غریزه مادری
4- تشنگی
5- انرژی بدن
6- خواب وبیداری
7- ریتم های شبانه روزی
8- فشار خون
9- ضربان قلب
10- حافظه
11- تعریق کردن
12- غرایز بشر: ترس ، اندوه ، خشم ، غرایز جنسی

هیپوتالاموس در پاسخ به استرس از دو سیستم استفاده مینماید اول اعصاب خودمختار و دوم هورمونها.

پاسخ عصبی

در پاسخ به استرس بستگی به نوع آن ( مثلا ترس، غم، عصبانیت ) و شدت آن (مثلا خبر مرگ ناگهانی عزیزی) بدن دو نوع واکنش میدهد:
الف – تحریک اعصای سمپاتیک: در این حالت تمام علائم تحریک عصبی سمپاتیک ظاهر میگردند مثل افزایش فشار و ضربان و حرارت بدن و دیگر علائمی که با آن آشنا هستید. در اغلب موارد این واکنش مشاهده میشود.
ب- تحریک اعصاب پاراسمپاتیک: معمولا این حالت در استرسهای فوق العاده شدید رخ میدهد مثل ترسهای شدید یا شنیدن خیرهای بسیار ناراحت کننده. در این حالت شخص ممکن است افت فشار خون پیدا نماید و شوک وازو واگال را تجربه کند. این استرسها میتوانند به سهولت حافظه نگاه دارند.

اثرات هورمونی از طریق هیپوفیز

الف - غده فوق کلیه: از این غده هورمونهای بسیار زیادی آزاد میشوند که شامل کورتیزون، کوتیزول , DHEA  ، آلدوسترون ، انواع هورمونهای جنسی  میشوند.
مکانیسم آزاد سازی هورمونها: ابتداء هیپوتالاموس در هنگام استرس
هورمون CRH را آزاد مینماید. این هورمون با اثر روی هیپوفیز قدامی سبب آزادسازی هورمون ACTH  میشود و این هورمون است که سبب تحریک غده فوق کلیوی میگردد. نکته جالب اینجا است که هورمون CRH علاوه بر آزادسازی ACTH  میتواند هورمون MSH - Melanocyte stimulating Hormone را آزاد نماید. این دو هورمون از مولکول بزرگتری به نام POMC - Pre Opio Melano Cortin درست میشوند. هورمون MSH  سبب تحریک ملانوسیتهای پوست شده و رنگ پوست را تیره مینماید ( یکی از علائم افزایش خلط سوداء غیر طبیعی)
ترشح هورمون کورتیزول از غده فوق کلیوی : افزایش این هورمون اعمال زیر را انجام میدهد:
1- افزایش قند خون
2- چاقی موضعی در شکم و بین شانه ها و صورت
3- پوکی استخوان
4- سرکوب سیستم ایمنی
5- ضعف عضلانی و خستگی
6- کاهش ساخت کلاژن
7- ایجاد حافظه کوتاه مدت نسبت به یک واقعه ولی در نهایت اثر فراموشی و یاد گرفتن مطالب جدید
8- افزایش فشار خون
9- خطوط پوستی قرمز
10- جوش های صورت
11- اختلالات قاعدگی
12- افسردگی
13- تغییر وضعیت روحی و اضطراب
14- تعریق زیاد
15- خشکی و شکنندگی پوست ( یکی دیگر از علائم غلبه خلط سودا)
16- نازایی در زنان
17- کاهش میل چنسی و ناتوانایی جنسی
18- موهای زائد در بانوان
19- ریزش موی شدید
20- بیخوابی
21- عدم تمرکز
22- اشتهای کاذب ( یکی دیگر از علائم غلبه خلط سودا)
23- ادرار زیاد
24- افزایش کلسترول خون

ب- غده تیروئید: هیپوتالاموس با آزادسازی TRH باعث آزادسازی  TSH از هیپوفیز شده و این هورمون به نوبه خود سبب آزادسازی هومونهای تیروئید میگردد. هورمونهای تیروئید سبب افزایش متابولیسم پایه میگردند.
ج- غدد جنسی: ترشح GNRH از هیپوتالاموس سبب آزادسازی FSH  وLH از هیپوفیز شده که این هورمونها به نوبه خود سبب تحریک غدد جنسی میشوند
د- هورمون ضد ادراری ( ADH ) : این هومون از هیپوتالاموس آزاد شده و در هیپوفیز خلفی انبار شده و در نهایت آزاد میگردد که سبب افزایش بازجذب آب از کلیه و در مقادیر زیاد سبب افزایش فشارخون با اثر روی عروق میشود 
ه- هورمون تحریک کننده هورمون رشد: هورمون رشد از هیپوفیز قدامی در اثر تحریک هورمون هیپوتالاموس آزاد شده وسبب رشد در زمان کودکی میشود. ضمنا روند لیپولیز و گلوکونئوژنز را تسریع نموده و میزان قند خون را افزایش میدهد.
و- هورمون  دوپامین: این هورمون سبب مهار ترشح پرولاکتین از هیپوفیز میشود.  هورمون پرولاکتین جهت ساخت شیر در زنان شیرده بسیار مهم است هرچند اعمال دیگری از این هورمون نیز گزارش شده است. افزایش این هورمون سبب نازایی ، کاهش میل جنسی ، ناتوانی جنسی ، کاهش تکثیر سلولهای پیش ساز اولیگودندروسیتها که بعدا به اولیگودندروسیت تبدیل شده  و این سلولها به نوبه خود میلین CNS  را میسازند ( نقش پرولاکتین در بهبود بیماری MS تحت مطالعه شدید است)
ز- سوماتواستاتین: مهار کننده هورمون رشد و تیروئید است.
ح- اکسی توسین : این هورمون برای شروع زایمان توسط منقبض نمودن رحم، خروج شیراز پستان ها در زنان شیرده ، تاثیر مثبت روی روابط اجتماعی وجنسی نقش دارد.
من در بحث هورمونها فقط سعی نموده ام لیستی ارائه کنم و نکات مهمتر را بطور مختصر توضیح دهم تا از بحث اصلی باز نمانیم.
با توجه به نقش هیپوتالاموس در تاثیر روی اعصاب و ترشح هورمونها و با توجه به اینکه این منطقه در قلب سیستم لیمبیک میباشد میتوان نتیجه گرفت که انواع استرسها قادرند روی اعصاب و ترشح هورمونها اثر گذاشته و باعث پدید آمدن همه گونه مشکلی بشوند. این مشکلات از بیماریهای پوستی تا احشایی را در بر میگیرند.  حال بحث مهم در اینجا است که اگر استرس شدید بوده و سبب تشکیل حافظه شود چه رخ میدهد. ابتداء باید عرض نمایم که تشکیل حافظه در مغز بصورت فیزیکی یا شیمیایی بوده و بحث فیزیولژیک مفصلی دارد.

نقش مدارهای نوسان کننده ( Reverberating circuits  ): این مدارها در لب لیمبیک بسیار دیده میشوند. یکی از مکانیسمهای تشکیل حافظه این مدارها میباشند که در این حالت نورونها بصورت حلقوی با یکدیگر در یک مدار قرار میگیرند ( به فیزیولژی گایتون مراجعه شود) این نورونهای واقع در حلقه مرتبا خود را تحریک میکنند و یک سیکل معیوب درست مینمایند. این تحریک نورونی میتواند منجر به تحریک یا مهار اعصاب خودکار و یا ترشح غددی گردد. حتی این مدارها قادرند فیدبک منفی اعمال شده روی ترشح هورمونی را از کار بیندازند. لذا بطور مثال هورمون کورتیزول یا تیروئید مرتبا ترشح شوند و نتوانند روی هیپوفیز و یا هیپوتالاموس اعمال اثر فیدبک منفی نمایند و یا بر عکس اصلا ترشح نشوند.در این حالت بیماری PTSD و یا تخچم یا هول کردن رخ میدهد که سبب بیماریزایی میشود. 
علائم بیماری تخچم: طبق تجربه من بین هشتاد تا نود در صد بیماران زن هستند و به همین میزان علائم افزایش سوداء در آنها ظاهر میشود هر چند که در ده تا بیست در صد افراد علائم گرمی را میتوان مشاهده نمود. شایعترین علائم بیماری عبارتند از:
1- سرد شدن دست و پاها
2- تیره شدن پوست
3- سردردهایی که از پشت سر به بالا می آیند
4- طپش قلبهای ناگهانی
5- فکر وخیال زیاد ( مهمترین علامت است) که حتی مانع خواب میشود
6- حساس شدن بیمار
7- اختلالات خواب بصورت پرت شدن از بلندی و بعد در صورت پیشرفت کابوسهای شبانه
8- اشتهای کاذب بیمار و گاهی در صورت پیشرفت قطع اشتها
9- یبوست یا اسهال ( معمولا در افرادی که گرم میشوند یبوست وجود دارد) یا عادی بودن مزاج هم دیده میشود
10-  تیرگی رنگ ادرار صبح گاهی
11- احساس سرما

معاینه: در معاینه نکات زیر را میتوان دید
1- نیض سرد و سوداوی ( گاهی هم گرم)
2- انتهاهای سرد
3- پوست تیره خصوصا در بند انگشتان
4- در معاینه شکم : در استرس حاد عضلات شکم سفت هستند و در استرس مزمن شل میشوند. هر چقدر شل تر شوند استرس مزمن تر است.
5- درد ناحیه روی معده تقریبا دو بند انگشت زیر جناغ: این ناحیه موسوم به نقطه شوک است که در طب هندی ملقب به چاکرای خورشیدی و شبکه خوشیدی میباشد. این نقطه از نظر فیزیولژیک با شبکه سمپاتیک  سلیاک تطابق دارد. این شبکه یکی از مهمترین شبکه های سمپاتیک بوده که به بسیاری از احشاء عصب دهی مینماید و هم چنین شاخه هایی از عصب واگ هم در آن دخیل هستند. به اشکال زیر دقت کنید

با توجه به عکس فوق اهمیت این شبکه واضح تر میگردد. این شبکه در مکانیسم نگاه داشتن حافظه استرس نقش مهمی دارد بطوریکه با از کار انداختن این شبکه میتوان تا حد بسیاری به بیمار کمک کرد.

درمان استرس:
1- درمان استرس بستگی به علت پدید آورنده آن دارد. اگر شخص یا چیزی که باعث استرس میشود حذف نگردد هیچ درمان قطعی وجود نخواهد داشت. لذا به قول روانپزشکان باید استرسور حذف گردد.
2- داروهای گیاهی ضد سوداء در کسانی که علائم سوداوی دارند بسیار موثر است. این گیاهان شامل اسطوخودوس، بادرنجبویه، بابونه، افتیمون شامی و بسفایج میشوند. دو صمغ مر مکی و مقل ازرق بسیار کمک کننده هستند.
3- در صورت گرمی باید از داروهای ضد صفراء استفاده نمود که حتما باید گل نیلوفر در آن موجود باشد.
4- اما اگر استرس روحی بطور مزمن جمع شود و حافظه نگاه دارد کار سخت تر است. در اینجا معاینه شبکه خورشیدی بسیار کمک کننده است. اگر درد و سفتی در ناحیه باشد باید درمان کرد. در اینجا روش رگ گیری و گاهی با آن ناف گیری انجام میشود. دکتر فولفورد که یک استئوپات آمریکایی بوده بطور تصادفی اهمیت این ناحیه در درمان استرس را پیدا نموده است. در تجربه بالینی من درمان این ناحیه بسیار جوابهای شگفت انگیزی داده است. روش رگ گیری و ناف گیری باید در کلاسهای عملی مشاهده گردند. ضمنا باید یادآوری نمایم که استرس همواره به ارگان ضعیف حمله مینماید.